نگاهی به آثار جورجیو موراندی -Giorgio Morandi

نویسنده: سانا 19
1393/12/21   14:01
نگاهی به آثار جورجیو موراندی -Giorgio Morandi

جورجیو موراندی در سال 1890 در شهر بولونیای ایتالیا زاده شد.
او آموزش هنری خود را درآکادمی هنری بولونیا کسب نمود .
موراندی  از نقاشان طببیعت بیجانی است که در نگاه اول اورا  نمی توان در طبقه بندی خاصی گنجاند.به علت زندگی ساده و  بی آلایشش به او  لقب راهب داده شده بود.او بیشتر زندگی خود را در زادگاهش بولونیا سپری کرد جاییکه هم زندگی کرد  وهم آثار خود را آفرید و به ندرت دورتر از آنجا زیست .به همین علت یود که شهرتش در ابتدا منحصر به زادگاهش بود ولی کیفیت بارز نقاشیهایش مقام  او را به عنوان یکی از بهترین نقاشان نوگرای  ایتالیا و بزرگترین اساتید نقاشی طبیعت بیجان قرن بیستم تثبیت نمود.
هر چند شیوه ی نقاشیهای او را نمی توان به راحتی در جنبش یا سبک خاصی گنجاند ولی در  آثارش سنن نقاشی ایتالبایی  مشهود است.او از نقاشیهای ماورالطبیعه ی همشهری های خود جورجیو د کیریکو و کارلو کارا تاثیر پذیرفته است.همچنین  او عمیقا  متاثر از هنر رنسانس اولیه ایتالیا و نقاشانی چون جیوتو ،اوچلو و یپرو دلا فرانچسکا بود ه است .
موراندی با تعمدی خاص اشیا طبیعت  بیجان خود را منحصر به بطریها،جعبه هاو ظروفی ساده ای می کرد  که در زندگی روزمره اش  یافت می شد.او با کندن هرگونه برچسب و نشانه هایی بر روی بطریها به آنها ویژگی بی هویت بودن را می داد سپس  آنها را با رنگهای تخت رنگ آمیزی می کرد  تا هرگونه نوشته ها  و انعکاس در آنها محو شود در این وضعیت  اشیاء طبیعت بیجان تبدیل به توده هایی ناشناس می شدند که می توانست آنها را به هر ترتیبی بچیند و ویژگی های انتزاعی آنان و روابطشان را بررسی نماید.
طرز چیدمان ،کمپوزیسیون و انتخاب اشیاءو نوعی یکی شدن اشیاء در آثارش یادآورسنن هنر  ایتالیایی است.اشیاء خاکی رنگ او هنگامی که در کنار هم گرد می آیند ویژگی مجسمه واری به خود می گیرند که یادآور هنر معماری قرون وسطی ایتالیا است سبکی که موراندی به آن خو داشت چرا که در  زادگاهش به وفور نمونه های معماری قرون وسطی یافت می شد.
طبیعت بیجان به عنوان نمایش تئاتر گونه اشیاء ریشه در گذشته ها دارد.شاهکار طبیبعت بیجان فرانسیسکو زورباران در قرن 17-م نمونه ی مشهود این نوع نگرش است که در آن چهار شیء به نمایش درآمده ی او با هم در رقابتند تا هرکدام خود را بنمایانند.ولی در آثار موراندی پدیده ی برخلاف  آنرا می توان مشاهده کرد اشیاء او در کنارهم با تواضع  ولی  با هماهنگی زیبا مانند یک گروه کر  آهنگ موزونی را می خوانند.
شاید در دستان یک هنرمند معمولی انتخاب محدود اینچنین اشیاء به خلق نقاشیهای کسل کننده ی تکرار شونده می انجامید..آنچه آثار موراندی را بر جسته می کند دید عمیق اوست.
امروزه ماشاهد تهاجم  تصاویر چاپ شده ی رسانه ها هستیم و عادت کردیم به سرعت آنها را جذب نماییم .نگاه آرامتر و تمرکز بر روی یک تصویر بر خلاف وضعیت زندگی پر شتاب ما می باشد ولی این نوع نگرش همان چیزی است که موراندی شدیدا به آن عمل می کرد و از بینندگان خود نیز انتظارآنرا داشت.
مانند شاردن بزرگترین نقاش طبیعت بیجان قرن 18-م موراندی همواره به اشیاء خود چنان می نگریست گویی بار اول است که  آنها را می بیند .او به آرامی در مورد هر یک از اشیا می اندیشید  و کیفیت پویایی آنرا در گروه طبیعت بیجان  بررسی می کرد و هنگامی که به نتیجه ی چیدمان  آن بسنده می شد به طراحی پایه های کار می پرداخت تا کمپوزیسیون آن را تکمیل کند او می گوید:"برای من هفته ها طول می کشد تا تصمیم بگیرم کدام گروه اشیاء با رنگامیزی رومیزی خاصی هماهنگ است...و بعد هفته ها طول می کشد تا درمورد خود  بطریها فکر کنم با وجود این باز هم در مورد فضاها اشباهاتی رامی بینم..شاید عجله کرده ام..".
همین عمق نگرش و تامل اوست  که کیفیت نو بودن و خاص بودن رادر هرکدام از  نقاشیی هایش داده است هر چند اشیا منتخب او تکرار شونده هستند.
"من اساسا نقاش طبیعت بیجانی هستم که با آرامش وتامل  ارتباط خود را بر قرار می کند. احساسی که من همیشه برای آن بیشترین ارزش را قائل بوده م ".کمپوزییسونهای با دقت تنظیم شده ی موراندی همیشه حس  آرامش را بر می انگیزاند.بعضی از آثارش روشن و پر نور هستند و برخی تیره تر و کم نورتر ،در هر حال هر کدام از آنها ویژگی نوردهی خاصی را دارا می باشند که بیانگر آنست که در ساعتی  از روز  و تحت شرایط نوری خاصی کشیده شده اند. این نوع برخورد متمایز او با نوردهی در اشیاء تکرار شونده،  تاثیر پذیری از مجموعه نقاشیهای Haystacks,Rouen Cathedral  مونه را یادآوری می کند  .
همچنانکه مارسل پروست می گوید :"اگر در نقاشیهای شاردن اشیاء از تاریکی مطلق ظهور می کنند اشیاء موراندی به آرامی با نوری که به آنها فرم داده شده است نمایان می شوند" .با در نظر گرفتن اینکه موراندی با تعمق آرام عناصر هنر خود را چیده و آفریده است و آنکه او می بایست با  تاثیرات گذرای نور دست و پنجه نرم می کرد واضح می شود که آثارش در طول مدت زمان زیادی تکمیل شده اند .حطوط متغیر و ناواضح  کارهایش نیز به خوبی دلالت بر همین را می کند  و گویای بینشها و نگرشهای  متغیر روزانه ای اوست که بر روی هم انباشته شده اند .کیفیت موجی مانند خطوط  این تصاویر نقاشیهای سزان را یادآور ی می کند و برخورد صبورانه ی مشابه ای که او نیز در تکمیل نقاشیهایش داشت.
سبک خاص جورجیوموراندی را به سختی می توان در جنبش خاصی از هنر مدرن گنجاند ولی گستره ی ریشه ها و تفکرات هنر او را  می توان از سویی  به جیوتو - قرن 13-م منتسب دانست  و از سویی به هنر متا -فیزیکی قرن بیستم و همین مشهود بودن نوعی بیزمانی در آثارش می باشد  که مشخصه ی آثار هنرمندان بزرگ است.
او در سال 1964 در زادگاهش بولونیا در گذشت.
اخیرا نمایشگاه بازبینانه ای جامعی  از آثار او در در موزه ی  " Complesso del Vittoriano"  در شهر رم در   جریان است که در بر گیرنده ی 150 اثر ،متشکل از 100 اثر بر روی بوم ،آبرنگها، طراحی ها و آثار چاپی وی است نمایشگاه  در تاریخ 26-فوریه گشایش یافته است و تا 26 ژوئن دایر  خواهد بود.

http://www.artyfactory.com/art_appreciation/still_life/giorgio_morandi.htm

http://www.wantedinrome.com/whatson/giorgio-morandi-1890-1964/

امتیاز دهی به مقالهScoring the article
 
ثبت نظر یا سوالRegister comments or questions
نام و نام خانوادگیfirst name and last name
ارسال
نظراتComments   (1)
ترتیب
هدیه ع کد: 48460

ممنون از توضیح کاملتون❤

پاسخ
1402/09/16
ans_result_48460
کلمات کلیدی: جورجیو موراندی، هنر، نقاشی، طبیعت بیجان، رنسانس، هنر مدرن، قرون وسطی
698920
fa