باید دانست که کلمه روانکاوی در دو معنای کاملا مختلف به کار می رود. ابتدا فروید روانکاوی را یک روش مخصوص درمانی نامید ولی در روانشناسی، روانکاوی البته به طور تئوری به قسمتی از روان انسان که حدس زده می شود به طور غیر ارادی و ناخودآگاه عمل می کند اطلاق می شود. در حقیقت روانکاوی یک تئوری رشد شخصیت، یک روش درمانی و تحقیقی است. باید دانست که روانکاوی موضوع تازه ای نیست بلکه همان خودشناسی است که از زمان سقراط هم وجود داشته است به طوری که بر سر در بعضی از دانشکده های آن زمان می نوشتند (خودت را بشناس). امروزه نکته ای که در روانکاوی تازه است روش جدید کاوش در اعماق روان انسان است.
روانکاوی یک درمان اساسی و رادیکال است که باعث تغییر اساسی در بیمار می شود همان طور که اگر در سنگ آتش زنه تغییری پیدا شود ماهیت آن عوض می شود و خاصیت جرقه زدن نخواهد داشت. روانکاوی نیز به علت تغییرات اساسی در ماهیت بیمار باعث بهبود کامل می شود. پس روانکاوی یک روش درمانی اساسی است.
روانکاوی جنبه تشخیصی نیز دارد مانند عکس برداری، تجزیه خون و ادرار که برای شناخت بیماری به کار می رود. در طی جلسات متعدد درمانی روانکاو بیمار خود را می شناسد و به عواطف، تمایلات، شکست ها و شخصیت او پی می برد و می تواند واکنش های او را در قبال اوضاع پیش آمده تجزیه و تحلیل نماید. بیمار نیز به تدریج به تشخیص ناراحتی های خود می پردازد. پس روانکاوی یک روش تشخیص نیز می باشد.
روانکاوی یک روش تحقیقی است زیرا در جریان جلسات متعدد علل رفتار، گفتار و واکنش های بیمار کشف می شود و مشخص می گردد که چرا برخی واکنش های خاص در این موقع بروز کرده اند و این خود اساس تئوری های علمی را تشکیل می دهد. مثلا بر اساس همین تئوری های علمی است که رفتار و واکنش های یک فرد هیستریک را به میل های سرکوب شده او نسبت می دهد.
روانکاوی یک روش پیشگیری نیز می باشد. همان طوری که گفته شد وقتی بیمار به شخصیت و توانایی های خود پی برد و خود را شناخت، واکنش هایی را درک کرد و به طور کامل بهبود یافت، بیماری اش دیگر عود نخواهد کرد و در مواجه شدن با مشکلات چون به شخصیت و شایستگی خود آگاهی کامل دارد دچار عدم تعادل روانی نخواهد شد. از آنجایی که برای پیشگیری مدت ها زمان لازم است که مصونیت حاصل شود لذا روانکاوی هم زمان زیادی لازم دارد.
در روانکاوی بسیاری از جنبه های رفتاری انسان که از تشخیص آنها عاجز بوده ایم روشن می شود. همچنین روانکاوی ما را به دانستن هر چه بیشتر عواملی که مسئول رشد شخصیت بوده اند هدایت می کند. روانکاوی باعث می شود ریشه و منشا مسائل ناخودآگاه و رفتار های بیمار گونه را بدانیم و این مهمترین و بزرگترین اثر درمانی روانکاوی است.