امشب داشتم توی اینترنت دنبال موضوعی برای مقاله جدیدم میگشتم که در اینستاگرام کلیپ بسیار غم انگیزی دیدم و بسیار متاثر شدم. فیلمی که در آن در یکی از بیمارستان ها غذای حرم امام رضا (علیه السلام) را پخش می کردند که ناگهان یکی از پزشکان بر بالین بیمار خود منقلب شد و بسیار گریه کرد تا جایی که اشک همه حاظرین را درآورد.
برای همین تصمیم گرفتم در مورد حال و هوای این روزهای مدافعان سلامت کشور عزیزمون براتون بگم. کسانی که چندین هفته است عزیزانشان را ندیده اند و حالا هم طاقتشان تمام شده و یکی یکی دارند پر می کشند.
چگونه می توانم خودخواه باشم و به فکر خرید عید نوروز به بازار بروم در صورتی که بسیاری از هموطنانم امسال عید ندارند؟
من خودم از روزی که در قم اولین بیمار کرونایی فوت کرد تمام سعیم رو کردم که رفت و آمدهایم رو کم کنم. اکنون با اینکه به مادرم نزدیک هستم بعد سه هفته تازه چند روز پیش او را دیدم ولی حتی به همدیگر دست هم ندادیم. روزهایی که بچه هایم خیلی حوصله شان سر می رود آنها را به صحرا میبریم تا بازی کنند و در هوای آزاد باشند.
حتی برای خرید ضروری هم به مغازه سر کوچه نمیروم و هر چند روز یکبار خرید می کنیم که زیاد به بازار نرویم.
باور بفرمایید کار سختی نیست که در خانه بمانید. اگر هموطنان تان برایتان مهم نیستند حداقل به خاطر عزیزانتان و خانواده تان کمتر بیرون بروید و نکات بهداشتی را رعایت کنید.
بیایید به هم قول بدهیم که در خانه بمانیم تا کرونا را از کشورمان بیرون کنیم.