نخستین نکته منفی در مورد یک بازاریابی ضعیف، نگرش محصول گرا بودن است. نقطه ضعف عموم 99 درصد از شرکتهای دانش بنیانی که از مراکز رشد دانشگاهی سر در می آورند همین موضوع نگرش محصول گرا بودن است که با نگرشی تخیلی گمان می کنند که باید ایده ی طلایی خود را به محصول تبدیل کنند بدون اینکه به این موضوع توجه داشته باشند که آیا مردم نیز شوق استفاده از چنین کالایی را خواهند داشت یا خیر.
ضعف دیگر نگرش بازاریابی محصول گرا آن است که بعنوان مثال آیا قیمت تمام شده ی یک کالای نیم میلیون تومانی برای شما مزیت رقابتی با مشابه چینی آن کالا به قیمت فقط 5 هزار تومان را دارد یا خیر.
تجاری سازی یک محصول برای داشتن مزیت اقتصادی بزرگترین مشکل شرکتهای نوپا می باشد. اگر تغییر از تفکر محصول گرا به تفکر بازار گرا با وجود رقبای چینی برای شما امکان پذیر نیست، باید یک گام فراتر بگذارید و به سمت تفکر تکان دهنده ی بازار تغییر جهت دهید.
نکته ی دیگری که برای تغییر نگرش بازاریابی می توان به آن اشاره کرد کنار گذاشتن ضرب المثل معروف "قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود" است. یعنی این دیدگاه که تنها با فروش انبوه می توان به حاشیه سود امن دست یافت را باید کنار گذاشت و گوشه ی کوچکی از بازار را هدف گرفت.
روش منسوخ دیگری که در بازاریابی وجود دارد، پیشنهاد محصول به مشتری است. یعنی استفاده از جمله ی "بیا این محصول را از من بخر". به جای این جمله و این روش می توان راه حل را به مشتری فروخت. رویکرد نوین در بازاریابی این است که به جای پیشنهاد خرید یک کالا یا خدمات به مشتری که بی شک مقاومت طبیعی وی را به همراه خواهد داشت، با وی همفکری کرد که چگونه می توان از خدمات یا کالای موجود بهره مند شود.
یک بازاریاب ضعیف، شخصی وظیفه گرا است که عموما اذعان دارد از او خواسته شده که این کار را انجام دهد در حالیکه بازاریابی بهتر آن است که فرآیند ایجاد یک نیاز را در مشتری شناسایی کند و محصول متناسب برای رفع نیاز را تهیه نماید. در ادامه روشهای معرفی موثر برای آن محصول را مطالعه کند و از همه مهم تر نتیجه ی حاصل از مصرف مشتری را رصد نماید.
دیگر مثالی که برای یک بازاریابی بد و ضعیف می توان به آن اشاره کرد، تلاش برای حذف رقبا از صحنه است. الگوبرداری از روشهای موثر سایر رقبا ممکن است به صرفه جویی در وقت منجر شود اما در واقع صرفا کپی کردن روشهای سایر رقبا روش خوبی برای بازاریابی نیست بلکه باید در حضور همه ی رقبا با استفاده از روشها و رویکردهای نوین خدمات و محصولات را ارائه داد.
آخرین موردی که برای بازاریابی باید به آن اشاره کرد، تغییر جهت شرکتهای چند ملیتی از حالت سهامدارگرا به حالت جامعه گراست. این امر باعث می شود که محصولات آنها به حفظ محیط زیست کمک شایانی کرده و زندگی بهتر و سبزتری را به بشر ارائه دهند.