چند خط درباره سريال
تیترش همین قدر بزرگ و پر سر و صدا بود که همین اول به آن اشاره کنیم؛ «بازی مرکب پربیننده ترین سریال نتفلیکس شد. مجموعه ای که سالها پیش حتی شانس جلوی دوربین رفتن را هم نداشت و نویسنده اش تصور نمی کرد چنین عناوینی را برای نوشته اش ببیند حالا نامش بالاتر از تمامی مجموعه های پر زرق و برق با بازیگران مطرح نشسته است.
هوانگ دونگ_هیوک کارگردان این سریال است. او سال 2008 کار روی فیلمنامه را شروع می کند و اوایل سال 2009 متن «راند ششم» آماده ساخت بوده، اما آن زمان هم موضوع سریال عجیب بوده، هم سرمایه گذارها می ترسیدند مخاطب به خاطر خشن بودن از آن استقبال نکند.
اما هوانگ دست از تلاش نکشید و طی این سال ها همچنان دنبال سرمایه گذار بود تا در نهایت کمپانی نتفلیکس در سال 2019 تهیه کنندگی فیلم را بر عهده می گیرد. به نظر می رسد جهان 12 سالی نیاز داشت تا با چنین داستان های عجیب و غریب و پر از خشونتی روبرو شود!
بازی مرکب از چه حرف می زند؟
اگر کمی به عقب برگردیم و صنعت سینمایی کره را جست و جو کنیم می توانیم نام چند فیلم را ردیف کنیم که مضمون های مخفی در همین سریال امروز را روایت می کردند. مهم ترین موضوعی که از همان ابتدا مانند یک سیلی محکم به مخاطب می خورد، رقابت است. رقابت در دنیایی که همه گرگ هستند و اگر گرگ نباشی حتما نابود می شوی.
برای ماندن در نظام طبقاتی کره جنوبی باید کار کنی، اگر کار نکنی و دست از فعالیت بکشی، به پایین کشیده می شوی تا حذف شوی. این همیشه کار کردن و رقابت نابرابر باعث شده ضعیف ها هرچقدر هم تلاش کنند، باز هم در انتهای جدول بمانند و در شرایطی مانند همین بازی مرکب، پا در میدانی پر خطر می گذارند.
نکته دیگری که هم در این سریال و هم در دیگر فیلم ها و سریال های کره می توان دید، طعنه ها و کنایه ها به حضور آمریکا در این کشور است. رد پای سرمایه گذاری آمریکایی و استعمار آنها را هم به شکل مستتر و در بخش هایی بسیار عیان می توان دید، همان نخ های عروسک خیمه شب بازی که آمریکایی ها آن را می گردانند.
یک سریال کاملا کره ای
《بازی مرکب》یک سریل کاملا کره ای است و خصوصیات مردم این سرزمین در تمامی قسمت های آن جریان دارد. از مولف بودن نویسنده آن که مدت ها زمان برای نوشتن داستان گذاشته تا روایت های کلی و جزئی که در بطن گره می گذرد. ساده ترین مساله سریال همین بر پایه بازی بودن آن است، بازی های کودکانه و بومی مردم کره که برخی شان مدت ها بود که فراموش شده بودند اما به نظر شما همین حالا چند نفر در دنیا آبنبات دالگوانا درست کرده اند؟
نکته مهم دیگری که در سریال به خوبی می توان حس کرد و اتفاقا همان قسمت هایی است که می تواند اشک مخاطب را هم در بیاورد، بخش های مربوط به خانواده است. کره ای ها به پیوند های خانوادگی اهمیت زیادی میدهند و کاراکترهای سریال در تنها ترین شرایطی که دارند بازهم به ارزش های خانوادگی پایبند هستند و در راستای همان اعضا می خواهند کاری را به سرانجام برسانند. در《بازی مرکب》خانواده پر رنگ ترین بخش زندگی همه این آدم هاست و همه شان یک بعد نگفتنی از خانواده را دارند که وقتی از آن حرف می زنند چشم هایشان از حسرت خیس می شود.
یکی دیگر از نکته های سریال های کره ای خشونت است. داستان سریال ها و فیلم های کره ای معمولا سطح بالایی از خشونت را در خود جای داده اند، یعنی درست جایی که فکر نمی کنید خون ریزی باشد، دقیقا همانجا تجربه ای تازه و عجیب برایتان رقم می خورد. سینمای کره پر از خشونت هایی است که مخاطب نه تنها آن ها را پس نمیزند بلکه استقبال هم می کند و حالا در این سریال با سطح تازه ای از خشونت روبرو هستیم که این بار خودش را در دل مردم چهان و دیگر فرهنگ ها هم جا کرده است.
سرمایه دار های بی مایه
بازی مرکب به شکل آشكار سعی می کند نظام سرمایه داری را به رخ بکشد. او سرمایه داران موجودات کثیفی نشان می دهد که از دنیا خسته شده اند و حالا با ثروتی که دارند در پی تجربه لذت های جدیدی هستند. لذت هایی که چندان هم انسانی به نظر نمی رسند، اما قانونمند هستند و بر اساس یک خط عادلانه مجموعه ای از گزاره هایی که خیلی پسندیده نیستند را به نمایش می گذارند.
در بازی مرکب فقرا آن طرف قضیه درست مقابل سرمایه داران ایستاده اند. آن هایی که برای بدست آوردن پول وحشی می شوند و نه تنها تقلب می کنند، بلکه ممکن است دست به قتل هم بزنند. و در نهایت سریال یک حقیقت تلخ را پیش روی مخاطب قرار میدهد؛ اینکه چطور انسان امروزی با دست خودش به یک کلوپ شاد و سرگرم کننده می رود و بعد که از آن فضا بیرون می آید تبدیل به یک فرد بیمار و فاسد شده که با قمار مقدار زیادی پول به دست آورده است!
قانونمند های عادل
یکی از بخش های مهم سریال《بازی مركب》قانونمند بودن آن است. در واقع با وجود همه خشونتی که دارد و حتی در بخش هایی اعصاب مان را خرد می کند با سطحی از قانون روبرو هستیم که همه ملزم به رعایت آنها هستند.
همه آدم های قرمز پوش داستان که آنها را نمی شناسیم، در محیطی هستند که قانون در آن حرف اول را می زند. آنها باید هم قوانی خودشان را رعایت کنند هم مواظب باشند که بقیه هم قانون را رعایت کنند، اینجاست که بازیکن ها هم باید خودشان را با شرایط وفق بدهند.
عدالت برای همه وجود دارد و هر فردی در جایگاه خودش بالاتر از دیگری نیست و همه با یک خط کش اندازه گیری می شوند. سریال پر از لحظه هایی است که دلمان می خواهد یک نفر و فقط یک نفر قانون را بشکند و این خط عدالت را جابه جا کند!
هشدار! ادامه مطالب این مقاله حاوی اسپویل است!
راز های مخفی این سریال
شماره 101 وقتی شانس ادامه ندادن بازی را داشت، برای فرار از روی پل پرید و در با نهایت هم با افتادن از روی پل جانش را از دست داد.
شماره 067 وقتی شانس ادامه ندادن بازی را داشت، به سراغ دلال و وکیلی که کارش را راه می انداخت رفت و او را با چاقو تهدید کرد و در نهایت مرگ خودش هم با چاقویی در گلو اتفاق افتاد.
شماره 199 وقتی شانس ادامه ندادن بازی را داشت، پول رییسش را دزدید و فرار کرد و در نهایت بعد از اینکه دوستش سرش را کلاه گذاشت جانش را از دست داد.
شماره 218 وقتی شانس ادامه ندادن بازی را داشت، سعی کرد خودش را بکشد و در نهایت در بازی آخر خودش را کشت.
شماره 456 وقتی شانس ادامه ندادن بازی را داشت، جان مادرش را برای هر چیزی قسم خورد و در نهایت وقتی از بازی برگشت مادرش را از دست داده بود.
شماره تلفن 8 رقمی که روی همان کارت مرموز نوشته شده بود، واقعی بود! صاحبش می گوید که بعد از پخش سریال از نامزد ریاست جمهوری هم پیشنهاد خرید شماره را داشته است!
در تمام مدت بازی، سرنخ و نوع بازی ها جلوی چشم بازیکن ها در محل استراحت شان و روی دیوارها کشیده شده بود!
عروسک های عجیب و عظیم الجثه ای که در قسمت اول سریال بودند، واقعی هستند و از منطقه ای روستایی که در فاصله سه ساعتی با شمال سئول قرار دارد آورده شده اند. جالب است بدانید این عروسک ها در ورودی یک موزه قرار داشتند!
در پایان اگر این مقاله را دوست داشتید حتما لایک کنید!